خواندن ذهن مشتریان توسط 3 روش

خواندن ذهن مشتریان توسط 3 روش

هر یک از صاحبان کسب‌وکار، رؤیای روزی را در سر می‌پرورانند که مشتریان پس از خواندن و مشاهده‌ی تبلیغات متنی یا آنلاین آن‌ها، ناگهان به وجد بیایند و فریاد بزنند:

آره! این درست همون چیزیه که می‌خواستم! مثل اینکه اینا میتونن ذهن من رو بخونن! این کالا رو از کجا باید بخرم؟

چه نکات کلیدی برای ارائه‌ی بسته‌های پیشنهادی مناسب به مشتریان یا نوشتن تبلیغات متنی اغواکننده برای آن‌ها وجود دارد که به‌ یک‌باره بتواند آتش اشتیاقشان را برای خرید کالا یا خدمات، شعله‌ورتر کند؟ «سعی و خطا» یکی از ده‌ها روش برای پی بردن به این نکات کلیدی است. اگر پرداختن به بازاریابی برای صاحبان کسب‌وکار، به‌اندازه کافی وقت‌گیر نبود؛ آنگاه آن‌ها می‌توانستند با صرف زمان و تلاش بسیار، کارزارهای تبلیغاتی مختلفی را برای خواندن ذهن مشتریان خود طراحی، ارزیابی و اجرا کنند.

اما زمان بسیار محدود است و راه‌اندازی کارزارهای متعدد هم به دردسر آن نمی‌ارزد؛ با این حال، جای نگرانی نیست، چرا که یک منبع غنی و بکر از رازهای بازاریابی، درست در برابر دیدگان شما قرار دارد؛ چیزهایی که بسیاری از صاحبان کسب‌وکارهای کوچک، هنگام سروشکل دادن به کارزارهای بازاریابی خود از آن‌ها غافل می‌شوند.

مشتریان ایده‌آل شما

چه بحث بر سر مشتریان واقعی شما باشد یا افرادی که در آینده قرار است به دایره‌ی مشتریان شما اضافه شوند، اطلاعات زیادی در مورد آن‌ها می‌توان گردآوری کرد. بنابراین وقت آن رسیده است که شرلوک هولمز خفته‌ی درون خود را بیدار کنید و ذره‌بین به دست، تمامی این اطلاعات پراکنده را مورد واکاوی قرار دهید تا بتوانید پیش از هرگونه طراحی، ارتقا یا راه‌اندازی یک برنامه‌ی بازاریابی جدید، دستیابی به موفقیت را برای خود تضمین کنید.

در این مقاله، سه نکته برای چگونگی مواجهه‌ی رودررو با مشتریان ایده‌آل، پی بردن به نیازهای واقعی آن‌ها و همچنین جمع‌آوری اطلاعاتشان آورده شده است.

 1.شناسایی

اول از همه باید مشتریان ایده‌آل خود را شناسایی کنید.

 2.پرس‌وجو

این مرحله ممکن است بسیار بدیهی به نظر برسد؛ اما بسیاری از صاحبان کسب‌وکار، آن را از قلم می‌اندازند. از مشتریان در مورد کاستی‌ها یا نیازهایشان پرس‌وجو کنید و به حدس و گمان بسنده نکنید. در ادامه به معرفی چهار روش زیرکانه برای انجام این کار می‌پردازیم:

3. انعکاس

این مرحله، شالوده و اساس بازاریابی «ذهن‌خوانی مشتریان» است. کلمات یا عباراتی را که لقلقه‌ی زبان مشتریان است، بی کم‌وکاست و بدون کوچک‌ترین دخل و تصرف، ثبت و ضبط کنید و به حدس و گمان متوسل نشوید. پس از آن، همان کلمات را عینا در آگهی‌های بازرگانی و تبلیغات متنی خود منعکس کنید تا کسب‌وکارتان به آینه‌ای از نیازهای مشتریانتان تبدیل شود.

به این ترتیب، از به کار بردن عبارات و اصطلاحات زائد پرهیز و این احساس را به مشتریان منتقل می‌کنید که تمام هم‌وغم شما تحقق بی‌چون‌وچرای خواسته‌ها و نیازهای آن‌ها است. همواره باید گوش‌های شما برای شنیدن مسائل و مشکلات مشتریانتان تیز باشند. برای مثال، آن‌ها ممکن است از لغاتی همچون «ازکارافتاده»، «گیج‌کننده» یا «درهم‌شکسته» به‌جای واژه‌ی «معیوب» استفاده کنند، بنابراین شما نیز باید از این کلمات در محتوای تبلیغاتی خود بهره ببرید تا مشتریانتان بی‌درنگ، نسبت به آن واکنش نشان دهند و تحت تأثیر قرار بگیرند.